برادر زمانی که دو خواهر گربه های خود را به او دادند عید شد. قیافه اش حماسی بود. دختر آسیایی برای سال جدید چنان هدیه بزرگی به او داد که معلوم است که برادر انتظارش را نداشت. دختر آسیایی تصمیم گرفت تا گربه را از دم نکشد و تا زمانی که فرصتی برای استفاده از آن وجود داشت، بلافاصله دست به کار شد. سه نفری موفقیت آمیز بود، تقدیر فقط از بیدمشک خواهرش بیرون ریخت.
حیف که هیچ پیشینه ای وجود ندارد، چرا همسایه روی میز بود، چرا او اینقدر سخت بود که او را تنبیه کرد، اگرچه قابل درک است - بدون دلیلی برای قرار دادن مقعد با دویدن کامل، تعداد کمی وارد می شوند. او سزاوار آن بود. . یا بازی محله ای است؟ مثل اینکه تو تمام آپارتمان من را آب ریختی و من در احمق تو اسپرم می ریزم. این نسخه را بیشتر دوست دارم، و سپس همه چیز متفاوت به نظر می رسد - به اندازه کافی او را به او داد، برای چنین نیازی بسیار بیشتر!
می توانم بپردازم