سرگئی
مامور پورنو، مثل همیشه در کارنامه خود! یک بلوند زیبا پیدا میکند، آنها را به درستی دعوا میکند و درست در واژنشان پایان میدهد. اوه، این داغ است! من نمی دانم که آیا این مامور پورنو هرگز از انجام بازیگران خود خسته می شود؟ :-) اما، صادقانه بگویم، او آنها را با استادی انجام می دهد!
یک سبزه زیبا مدتهاست که چشمش به یک پسر بوده است. برای سرگرم کردن او، او مانند یک اطلسی لباس می پوشید. و دیری نیافت تمام سوراخ های او قبلاً با انگشتان و زبان گرم شده بود، شکاف های مرطوب آماده استفاده بود. و روشن بود. آیا او از این موضوع خوشحال بود؟ البته از شور و شوقی که او با آن تکان میخورد آشکار بود. وتر پایانی... و تقدیر از صورتش به سمت سینه هایش چکید. آه، من هم چند جرعه دیگر به او می دادم!
این چیزی نیست. اول از همه، سریع است و دوم اینکه خسته کننده است. میتوانستید خلاقتر باشید. ماچوها همه چیز خوب است، و آن پسر خوب است. اما خیلی کم از همه چیز می خواستم اشتیاق بیشتری بین آنها داشته باشد.