این پسر نمی تواند از پس امور مالی خود برآید و نمی تواند به درستی از دخترش محافظت کند. او را نزد یک سیاهپوست فرستاد تا بدهیهایش را بپردازد، و حتی نمیدانست که دو نفر از آنها خواهند بود. و خودش بیهوده در آستان خانه رها شد. البته از دختر پذیرایی مناسبی شد و در دو بشکه زدند، اما بدهی باید بازپرداخت شود و او چاره ای جز رضایت هر دو نداشت. او این کار را کاملاً انجام داد.
خوب، او شبیه مورمون ها نیست، او خیلی خوش قیافه و آراسته است. اما دخترهای هوکر واقعاً بامزه هستند. به دلایلی من تیرهتر را بیشتر دوست داشتم، با وجود اینکه ظاهری شبیه یک آدم ساده و چاق به نظر میرسد، برخلاف ظاهر مدلمانند بلوند. اما او بیشتر اهل خانه است. آنها می توانند با آن مورمون کنار بیایند. بله، و او در پایان بسیار خوب است. مورمون دیگر که تمام مدت روی صندلی نشسته بود و به جای شرکت در آن، خودارضایی می کرد، خنده دار بود.